شاید در دوران آموزش در دانشگاه، کمتر کسی با عناوین حساب جاری شرکاء و ورشکستگی آشنا شده باشد یا اساسا آموزشی در این رابطه، در زمان فراگیری به هنگام تدریس دروس تخصصی حسابداری (اصول حسابداری ۱، ۲ و…) و قوانین (حقوق تجارت و…) دیده باشد.
نقش حساب جاری شرکاء در تایید ورشکستگی
سعید گل
محمدی و مهدی مرادی – حسابداران رسمی
شاید در
دوران آموزش در دانشگاه، کمتر کسی با عناوین حساب جاری شرکاء و ورشکستگی آشنا شده
باشد یا اساسا آموزشی در این رابطه، در زمان فراگیری به هنگام تدریس دروس تخصصی
حسابداری (اصول حسابداری ۱، ۲ و…) و قوانین (حقوق تجارت و…) دیده باشد.
حال
آنکه، در مباحث حسابداری و اقتصاد رنجور کنونی، هر یک از این اصطلاحات، در جا و
مکان استفاده خود، حرفهای بسیاری برای گفتن داشته و نیازمند نگاهی متفاوت و
کارشناسانه هستند. ویژگی مشترک این دو عناوین (جاری شرکاء و ورشکستگی) در گستردگی
استفاده و وقوع آنها در سنوات اخیر است.
حساب
جاری شرکاء بهگونهای تبدیل به یک حساب اصلی و کلیدی شده گویی که در نبود آن،
انجام حسابداری دو طرفه میسر نخواهد بود و یک طرف ثبتهای حسابداری معلق خواهد
ماند. دایره رموز و فواید کشف نشده این حساب تا حدی است که هر روز یک ثبت جدید به
طرفیت این حساب پدیدار و استفاده از آن در جامعه حسابداری مرسوم میشود که از آن
جمله میتوان به بستن حساب زیان انباشته به این حساب اشاره کرد. این در حالی است
که میزان ورشکستگی در کشور نیز به دلایلی همچون وجود تحریمهای ظالمانه، حال بد
اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی، شکستن قبح ورشکستگی و… افزایش نگرانکنندهای داشته
است. در این مقال، ابتدا به نحوه شکلگیری و ماهیت ایجادی هر یک پرداخته و سپس به
تحلیل و بررسی ارتباط بین این دو و تاثیر حساب جاری شرکاء در تایید شرایط ورشکستگی
خواهیم پرداخت.
حساب
جاری شرکاء (که کم کم با عنوان جاری سهامداران آن نیز آشنا شده ایم) در واقع، باید
برای نمایش میزان خالص برداشت یا آورده هر شریک (به جز سرمایه اولیه) به کار گرفته
شود. حساب فوق در اکثر مواقع، در ترازنامه دارای ماهیت بستانکار بوده و کمتر میتوان
ماهیت بدهکار آن را مشاهده کرد. اساسا (طبق پیش فرض گفته شده) ماهیت بستانکار
حساب، تداعیکننده این موضوع است که شرکت دچار کمبود نقدینگی شده و لذا شرکای واحد
تجاری اقدام به تزریق منابع به جهت جلوگیری از وقوع ورشکستگی میکنند.
لیکن
ماهیت بدهکار حساب، به آن معناست که شرکاء اقدام به برداشت زودتر از موعد سود حاصل
از عملکرد شرکت کردهاند. اما در عمل
استفاده از این حساب از همان اولین سرفصل ترازنامه (موجودی نقد) با ثبت
سود و زیان تسعیر ارز آغاز و با ثبت کسری و اضافی انبار و استهلاک داراییها ادامه
و با ثبت هزینههای حقوق و دستمزد و سایر هزینههای عمومی و اداری به طرفیت این
حساب (شاید) به پایان میرسد.
از سویی
دیگر، برای تایید شرایط ورشکستگی (عدم موفقیت مالی) نیازمند تجزیه و تحلیل نسبتهای
مالی (از جمله نسبتهای مالی، عملیاتی و…)، وضعیت صنعتی که واحد تجاری در آن
فعالیت میکند (در ایران و جهان) و… هستیم. یکی از ابتدایی ترین علامتهای یک شرکت
ورشکسته (یا در حال
ورشکستگی)، وجود ارزش ویژه منفی است که ماحصل همان معادله معروف حسابداری (ارزش
ویژه = بدهیها – دارایی ها) است.
بنابراین
اهمیت و نقش حساب عجیبی به نام جاری شرکاء در مبحث ورشکستگی آنجا است که نوع نگاه
کارشناس و اظهار نظر نسبت به این حساب در مقام تایید شرایط ورشکستگی شاید متفاوت
از هر زمان دیگری باشد؛ چرا که استفاده از این حساب در سنوات اخیر بسیار مرسوم شده
به گونهای که در برخی از شرکتها بیش از ۹۰ درصد بدهیها را همین حساب تشکیل میدهد
و ممکن است در بسیاری از شرکتها با حذف این حساب، ارزش ویژه منفی تبدیل به ارزش
ویژه مثبت شود.
به هنگام
بررسی شرایط ورشکستگی، پرسش معمول این است که آیا شرکاء برای رونق کسبوکار شرکت،
تلاشی (تزریق منابع مالی جدید، تدوین یا تغییر استراتژی و…) کردهاند؟ یا در صورت
وقوع ورشکستگی، در صورت تلقی سرفصل مذکور بهعنوان بدهی ها، شرکت عاجز از پرداخت
کدام بدهیها است؟ آیا در ثبت اسناد مربوط به جاری شرکاء دقت کافی به عمل آمده و
حسابهای درآمدی به طرفیت این حساب شناسایی نشده است؟ از این رو، کارشناس باید با
ظرافت و دقت نگاه حرفهای خود از این تناقض (درآمد ثبت نشده یا تامین مالی شرکت)،
نتیجه درست و صحیح را بگیرد.
منبع:دنیای
اقتصاد
منبع :
دنياي اقتصاد